هنگامی که امام را دستگیر کرده بودند... مردم با فریاد برانگیزاننده‌ی حاج آقا مصطفی بود که به هوش آمدند، بیدار شدند و فهمیدند که چه حادثه‌ای واقع شد و امامشان را بردند. بعد هم... آن روز مردم جمع می‌شوند در صحن قم... در این بین حاج آقا مصطفی هم می‌آید روی منبر و حضور حاج آقا مصطفی در صحن، آن هم صحنی که از آن خون و آتش می‌بارید و بوی مرگ در آن‌جا می‌آمد واقعاً یک حرکت عجیبی بوده... مرد شجاعی بود حاج آقا مصطفی... بعدها هم ایشان زندان رفت، مدتی زندان بود در همین حادثه... دستگاه شدیداً روی ایشان حساس بود و خائف بود از وجود حاج آقا مصطفی. زندان رفتن هم تأثیری نکرد؛ حاج آقا مصطفی آدمی نبود که از زندان بشکند، بلکه زندان او را هر روز آب‌دیده‌تر و قویتر هم می‌کرد. لذا بود که مجبور شدند ایشان را تبعید کنند... ۱۳۶۲/۰۷/۲۰

حاج آقا مصطفی | قسمت چهارم